English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mooring swivel U مدور چهار راه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rondelle U جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster U تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium U چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
quadrumana U چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetragonal U دارای چهار زاویه چهار کنجی
tetrapterous U دارای چهار بال چهار جناحی
tetrahedron U جسم چهار سطحی چهار ضلعی
quadrangles U چهار گوش چهار دیواری
quadrangle U چهار گوش چهار دیواری
qyaternary U چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil U چهار ترک چهار گوشه
cylinderical U مدور
terete U مدور
rotundate U مدور
circular U مدور
round U مدور
roundest U مدور
circulars U مدور
roundish U مدور
curvature lines U خطوط مدور
circular milling U فرز مدور
circularly U بطور مدور
circular scanning U تقطیع مدور
endless chain U زنجیر مدور
circular shift U شبفت مدور
circularity U مدور بودن
circular weir U سرریز مدور
circular mil foot U پا- میل مدور
circular mil U میل مدور
circumferences U مسیر مدور
circumference U مسیر مدور
discuses U صفحه مدور
discus U صفحه مدور
medallions U قاب مدور
medallion U قاب مدور
acyclic U غیر مدور
swivel piece U مدور لنگر
swivel piece U مدور دو راه
compass U گرد مدور
mooring swivel U مدور مهار
rotating table press U پرس مدور
pie graph U نمودار مدور
rondel U جسم مدور
induction disk U صفحه مدور
orbicular muscle U ماهیجه مدور
orbicular U مدور کامل
round U دور زدن مدور
roundest U دور زدن مدور
joinery sawbench U اره مدور نجاری
Di xue U [درگاه ورودی مدور]
cylinderical grinding U دستگاه سنگ مدور
cylinderical lapping U صیقل کاری مدور
manholes U مسیر مدور داخل ناو
atoll U صخرههای مدور داخل دریا
plain grinder U دستگاه چرخ سمباده مدور
manhole U مسیر مدور داخل ناو
cylinderical grinder U دستگاه چاقو تیزکنی مدور
theater in the round U تماشاخانه دارای صحنه مدور
atolls U صخرههای مدور داخل دریا
cyclostyle U [ایوان ستون دار مدور]
dextral stair U [پله های مدور در راست و چپ]
fraise U گشادتر کردن سوراخ اره مدور
gin-rink U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
disc U [تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
gingang U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
clochan U [ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
four U چهار
quadrupling U چهار لا
quadrilaterals U چهار بر
quatre U چهار
tetrad U چهار
quarter U چهار یک
quadrate U چهار یک
quartile U چهار یک
quadrilateral U چهار بر
tetragon U چهار بر
quadruples U چهار لا
quadrupled U چهار لا
quadruped U چهار پا
quadrupeds U چهار پا
quadruple U چهار لا
quad U چهار گوش
Wednesday U چهار شنبه
quadruplets U چهار گانه
quadruplet U چهار گانه
close U چهار گوشه
quads U چهار گوش
qyaternary U چهار تایی
quads U چهار قلو
quad U چهار قلو
quatrefoil U گل چهار گلبرگی
double breasted U کت چهار دکمه
Wednesdays U چهار شنبه
quadrupled U چهار گانه
squaring U چهار گوش
squares U چهار گوش
four U عدد چهار
squared U چهار گوش
tertramerous U چهار جزئی
all fours U چهار دست و پا
square U چهار گوش
backfour U چهار مدافع
square dome U چهار طاقی
creep U چهار دست و پا
quadrivalent U چهار ارزشی
quadrivalent U چهار بنیانی
four way U چهار لولهای
four way U چهار راه
all eyes U چهار چشمی
foursquare U چهار ضلعی
intersections U چهار راه
intersection U چهار راه
long legged U چهار پایه
point four U اصل چهار
quadrangular U چهار گوشه
quadrant U چهار گوش
four cycle U چهار چرخه
four dimensional U چهار بعدی
tetrasyllabic U چهار هجائی
quadrisyllabic U چهار هجائی
quadrifid U چهار شکافی
quadric U چهار تایی
quadrate U چهار گوش
four o'clock U ساعت چهار
four pole U چهار قطبی
quadraple U چهار برابر
quadrant U چهار یک دایره
cross legged U چهار زانو
quadruples U چهار تایی
the four seasons U چهار فصل
tetrapod U پروانه چهار پا
tetraphyllous U چهار برگه
tetrameter U چهار وزنی
tetramerous U چهار جزیی
tetrahedron U چهار وجهی
twice is U دو دو تا چهار تا میشود
gallops U چهار نعل
tetrahedral U چهار وجهی
tetrahedral U چهار ضلعی
quadruple U چهار گانه
tetrasporic U چهار هاگی
tetrasporous U چهار هاگی
quadrupling U چهار گانه
quadrupling U چهار تایی
quadrupled U چهار تایی
the cardinal humours U چهار ابگونه
quadruple U چهار تایی
quadripartite U چهار جزئی
tetravalent U چهار بنیانی
tetravalent U چهار فرفیتی
tetratomic U چهار اتمی
tetrastichous U چهار جزیی
tetrastich U چهار بیتی
footstool U چهار پایه
footstools U چهار پایه
tetragon U چهار گوشه
tetrad U چهار عنصری
quadrilaterals U چهار جانبه
quadrilaterals U چهار ضلعی
tetradactylous U چهار پنجهای
gallop U چهار نعل
quadrilateral U چهار جانبه
quadrilateral U چهار ضلعی
quadruples U چهار گانه
tetragon U چهار ضلعی
galloped U چهار نعل
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
it is four months old U چهار ماهه است
it is 0 minutes past four U ده دقیقه از چهار می گذرد
the big four U بزرگان چهار گانه
estipite U ستون چهار گوش
quadrennial U چهار سال یکبار
square wave U موج چهار گوش
cyrb roof U شیروانی چهار ترک
jct U مخفف چهار راه
round-the-clock U بیست و چهار ساعته
phantom circuit U مدار چهار سیمی
teragram U واژه چهار حرفی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
quadded cable U کابل چهار سیمی
mansard U شیروانی چهار ترک
magnetic quadrupole U چهار قطبی مغناطیسی
tetrode U لامپ چهار قطبی
tetrachromatism U دید چهار رنگی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com